
پاییز بود و چون همیشه قصد از پاییز نوشتن داشتم. به برگهای بر زمین ریخته مینگریستم و محو تماشا بودم. ناگاه به خود آمدم که این زیور طلایی چه چیز را پوشانده است؟ خاک را. این برگها از کجا آمده اند؟ درخت… درخت از کجا؟ دل خاک چگونه مدتها مهربانی سخاوت و تواضع خاک را نادیده گرفتم و غافل بودم که این همه زیبایی را در دامان خود پرورده بی آنکه کسی حتی لحظه ای به او بیاندیشد و او را ببینید.
به سبزه نگاه کن که چه زیباست… احسنت بر چشمانی که پوشانندگی سبزه مانع دیدش نیست و میببیند که این زیبایی از دل خاک برآمده. تحسین برانگیز است اگر زیبایی ظاهر حقیقت را از تو پنهان نکند.
اصطلاح شکوفا شدن استعداد هم احتمالا از همینجا الهام گرفته شده است. اگر خاک مناسب باشد میتواند دانه را تا شکوفا شدن استعدادش حمایت کند.
مادر و پدر نیز …